امروز تو رادیو میگفت بخشیدن روحه بزرگ میخواد...

منظورش از بخشیدن فقط بخشیدن حق نبود

بخشیدن چیزایی که خیلی دوسشون داری به کسای دیگه...


میشه بری؟!
میشه دور و بر من نباشی؟

خدایا میشه بره؟

میشه دور و بر من نباشه؟

یه غبار یخی یه ستاره سرد یه شب از همه چی به خدا گله کرد

یک دفعه به خودش همه چی رو سپرد دیگه گریه نکرد فقط حوصله کرد...

به یه جایی چنگ بزن که مطمئن باشی نمیبره

که دلت رو آروم کنه...

از اوجه آسمان ها...