داری زندگی میکنی خیلی عادی...
بعدش یهو یه چیزایی میفهمی و دقت میکنی به آدم های دور و برت!
متوجه میشی که اونا متوجه نشدن!
احساس بزرگ شدن میکنی...
اما تو همین حال و هوا یه چیزای بزرگتری میبینی که نفهمیدیشون!
و آدم هایی که فهمیدن و ساکت اند...
و تازه متوجه میشی که هیچی نمیدونی...
هر وقت همه چی رو فهمیدی با همه چیز و همه کس خداحافظی کن چون احتمالا دیگه وقتی برای موندن نداری اما حالا که فکر می کنی یه چیزایی رو نفهمیدی یعنی خدا بهت فرصت داده تا بفهمی شون حتی شده به اندازه سهم خودت...
چه حس نزدیکی...
خوشمان آمد
این حس رو تجربه کردم
سلام
سلام بانو!